------------------------------------نسخه ترجمه شده گوگل
دکتر فیروز حق دارد که عمیقا نگران آب و هوا و واکنش انسان به هر گونه تغییر باشد. چیزهای زیادی برای عصبانی شدن وجود دارد. نابودی اجتماعی سرمایه داری لجام گسیخته که به خوبی به غرب خدمت کرده و معجزات فناوری مدرن را به ما ارزانی داشته است، بهای تمام شده دارد. این هزینه وحشتناک است و مردم نباید در مورد آن بدانند. هیچکدام تقصیر آنها/ما نیست، این عارضه جانبی تفکر کوتاه مدت و یکسره بودن است، به دست آوردن بیشتر از دیگران، برتری یافتن. این انگیزه طبیعی است، اما قوی ترین انگیزه در بشریت نیست. با این حال، اگر ویژگی‌های دیگر در زندگی وجود نداشته باشد، می‌توان تلاش کرد تا با به دست آوردن چیزهای بیشتر، آن خلأ را جبران کرد - مصرف مداوم. این آسیب بیشتر اتفاق می افتد - در زیرساخت هایی پنهان شده است که این ثروت و فضل را در 100 سال یا بیشتر به ما بخشیده است. من می گویم 100 به عنوان زمان سختی از زمان شروع انقلاب صنعتی.
باز هم می گویم، این تقصیر ما نیست - ما به عنوان یک فرد، حتی به عنوان گروه، نیازی به انجام کاری برای درست کردن اوضاع نداریم. اگر دولت‌های ما به سخنان دانشمندانی در تجارت بزرگ که نیم قرن پیش می‌گفتند این شیوه زندگی ناپایدار است، گوش می‌دادند - و در آن زمان کاری برای آن انجام می‌دادند، آن‌وقت مدیریت امروز به ما واگذار نمی‌شد. "ما" در اینجا به معنای هر فرد زنده است.
کنار آمدن با آن حقیقتی سخت است، اما هیچ داده‌ای در مورد تغییرات آب و هوایی طبیعی زمین نمی‌تواند یا نباید این واقعیت را پنهان کند که تغییرات پس از انقلاب صنعتی آنقدر چشمگیر، آنقدر سریع و چنان گسترده است که امروز - بالاخره - دولت‌ها چاره ای جز پذیرش واقعیت جدید (50 ساله) ندارند.
دو مقاله آخر دکتر فیروز که اینجا گذاشتم بسیار جالب و از نظر من بیشتر دقیق هستند. من متوجه هستم که برای بحث در مورد چنین موضوعات مهمی باید ساده سازی ها و حذفیات زیادی صورت گیرد. من متوجه چند اشتباه شدم، به عنوان مثال، زمین توسط یک سیارک مورد اصابت قرار نگرفت، بلکه توسط سیاره ای تقریباً به اندازه مریخ مورد اصابت قرار گرفت، که پس از مرگ، به عنوان Thea شناخته می شود. من پیوندهایی به ویدیوهای توصیفی دقیق اضافه خواهم کرد - به زبان انگلیسی، متأسفم، همانطور که آنها را پیدا کردم. لطفاً موضوعات تحت پوشش دکتر فیروز را دنبال کنید زیرا همه آنها توجه دقیق را به همراه دارند. با این حال، نتیجه‌گیری‌های او قدیمی و با استانداردهای امروزی نادرست است. آنها تجربیات و تحقیقات زیادی را برانگیختند و اکنون توسط اکثریت قریب به اتفاق دانشمندان و همچنین صنعت و حتی دولت ها درک شده اند که کمترین ارتباط را با گرمایش جهانی تشدید شده توسط انسان دارند.
وقتی برای اولین بار شروع به بررسی تغییرات آب و هوا کردم، محیط بانان گفتند عصر یخبندان در راه است. این از حلقه های درختان، هسته های یخی، لایه های رسوبی که اکنون به صورت سنگ جامد شده اند و همچنین استالاکتیت ها استنباط می شود. هنوز هم گفته می شود که ما در یک دوره "بین یخبندان" هستیم، اما در آن زمان تصور می شد که این یک دوره کوتاه زمین شناسی است که در شرف پایان است و همه ما را در سرما فرو می برد. سپس گرمایش جهانی به طور عمومی به عنوان یک موضوع شناخته شد. با این حال، اولین بار کشف سوراخ اوزون بود. همانطور که دکتر فیروز توضیح می دهد، این چیز خوبی نیست و بیشتر ناشی از استفاده انسان از گاز CFC در اقلام روزانه مانند یخچال است. وقتی خطرات مشخص شد، اقدامات سیاره‌ای انجام شد و حفره رشد نکرد، اگرچه هنوز وجود دارد و هنوز یک مشکل است، با این حال این آسیب در مقایسه با گرمایش جهانی ناشی از انسان ناچیز است.
اغلب گفته شده است که هیچ فاجعه زیست محیطی واحدی را نمی توان به GW مرتبط کرد. این دیگر مورد نیست و توسط نهاد علمی این مرکز ادعا نشده است. آتش‌سوزی‌های متعدد در این سال به تنهایی بسیار بیشتر از هر زمان دیگری بوده و به گفته آتش‌نشانان سخت‌کوش و رنج طولانی‌مدت، فراوان‌تر است. آن استدلال مرده است.
امروز شواهدی را در اینترنت و رادیو خبری بی‌بی‌سی پیدا کردم که نشان می‌دهد به «نقطه اوج» نزدیک شده‌ایم. این در مقاله ای که در زیر پیوند داده شده است به تفصیل آمده است. اساساً وقتی زمین در مکان‌هایی مانند آرتیک گرم‌تر از حد معمول می‌شود، منجمد دائمی آب می‌شود. این امر باعث آزاد شدن مقادیر زیادی گازهای گلخانه ای در جو می شود. این گرما را افزایش می دهد و باعث ذوب بیشتر - و در نتیجه گیگاوات بیشتر - می شود، نقطه عطفی که ما هیچ امیدی به توقف آن نداریم. چنین وضعیتی قبلاً در سوابق زمین شناسی دیده شده است، اما در طول هزاران سال، ما آن را در کمتر از صد سال انجام می دهیم. این هر عصر یخبندان را متوقف می کند. این اثرات GW توسط انسان بسیار بیشتر از موارد ذکر شده توسط دکتر فیروز است.
من دوست دارم که این درست نباشد، اما همه شواهد مدرن از این تحقق تاریک حمایت می کنند. با این حال، ما انسان‌ها باهوش و مدبر هستیم و در حال حاضر راه‌حل‌های متعددی داریم، اما چون دولت‌ها خیلی دیر آن را ترک کردند، تغییرات زیادی برای مدیریت خواهیم داشت.
پیوندهایی که ارائه خواهم کرد - و به آنها اضافه خواهم کرد، پایه واقعیت رو به رشد و در حال تغییر درک جدید ما را نشان خواهند داد. همانطور که قبلاً گفتم - ما آن را برای مدت طولانی ترک کردیم - اکنون باید عمل کنیم.
از این رو نکاتی که باید پوشش داد عبارتند از:
چگونه جوامع ما باید با شرایط آب و هوایی متحرک سازگار شوند - مهاجرت جمعیت از مناطق خشکسالی یا سیل - که باعث جنگ های آب و هوایی می شود.
رای متوقف کردن یا حداقل کاهش GW چه کاری می توانیم انجام دهیم؟
چگونه زندگی عادی ما باید تغییر کند تا با این شرایط سیاره ای جدید سازگار شود؟ - اشاره، ما واقعاً می توانیم خیلی خوب عمل کنیم - اما این یک داستان طولانی تر است.
دکتر فیروز حق دارد که عمیقا نگران آب و هوا و واکنش انسان به هر گونه تغییر باشد. چیزهای زیادی برای عصبانی شدن وجود دارد. نابودی اجتماعی سرمایه داری لجام گسیخته که به خوبی به غرب خدمت کرده و معجزات فناوری مدرن را به ما ارزانی داشته است، بهای تمام شده دارد. این هزینه وحشتناک است و مردم نباید در مورد آن بدانند. هیچکدام تقصیر آنها/ما نیست، این عارضه جانبی تفکر کوتاه مدت و یکسره بودن است، به دست آوردن بیشتر از دیگران، برتری یافتن. این انگیزه طبیعی است، اما قوی ترین انگیزه در بشریت نیست. با این حال، اگر ویژگی‌های دیگر در زندگی وجود نداشته باشد، می‌توان تلاش کرد تا با به دست آوردن چیزهای بیشتر، آن خلأ را جبران کرد - مصرف مداوم. این آسیب بیشتر اتفاق می افتد - در زیرساخت هایی پنهان شده است که این ثروت و فضل را در 100 سال یا بیشتر به ما بخشیده است. من می گویم 100 به عنوان زمان سختی از زمان شروع انقلاب صنعتی.
باز هم می گویم، این تقصیر ما نیست - ما به عنوان یک فرد، حتی به عنوان گروه، نیازی به انجام کاری برای درست کردن اوضاع نداریم. اگر دولت‌های ما به سخنان دانشمندانی در تجارت بزرگ که نیم قرن پیش می‌گفتند این شیوه زندگی ناپایدار است، گوش می‌دادند - و در آن زمان کاری برای آن انجام می‌دادند، آن‌وقت مدیریت امروز به ما واگذار نمی‌شد. "ما" در اینجا به معنای هر فرد زنده است.
کنار آمدن با آن حقیقتی سخت است، اما هیچ داده‌ای در مورد تغییرات آب و هوایی طبیعی زمین نمی‌تواند یا نباید این واقعیت را پنهان کند که تغییرات پس از انقلاب صنعتی آنقدر چشمگیر، آنقدر سریع و چنان گسترده است که امروز - بالاخره - دولت‌ها چاره ای جز پذیرش واقعیت جدید (50 ساله) ندارند.
دو مقاله آخر دکتر فیروز که اینجا گذاشتم بسیار جالب و از نظر من بیشتر دقیق هستند. من متوجه هستم که برای بحث در مورد چنین موضوعات مهمی باید ساده سازی ها و حذفیات زیادی صورت گیرد. من متوجه چند اشتباه شدم، به عنوان مثال، زمین توسط یک سیارک مورد اصابت قرار نگرفت، بلکه توسط سیاره ای تقریباً به اندازه مریخ مورد اصابت قرار گرفت، که پس از مرگ، به عنوان Thea شناخته می شود. من پیوندهایی به ویدیوهای توصیفی دقیق اضافه خواهم کرد - به زبان انگلیسی، متأسفم، همانطور که آنها را پیدا کردم. لطفاً موضوعات تحت پوشش دکتر فیروز را دنبال کنید زیرا همه آنها توجه دقیق را به همراه دارند. با این حال، نتیجه‌گیری‌های او قدیمی و با استانداردهای امروزی نادرست است. آنها تجربیات و تحقیقات زیادی را برانگیختند و اکنون توسط اکثریت قریب به اتفاق دانشمندان و همچنین صنعت و حتی دولت ها درک شده اند که کمترین ارتباط را با گرمایش جهانی تشدید شده توسط انسان دارند.
وقتی برای اولین بار شروع به بررسی تغییرات آب و هوا کردم، محیط بانان گفتند عصر یخبندان در راه است. این از حلقه های درختان، هسته های یخی، لایه های رسوبی که اکنون به صورت سنگ جامد شده اند و همچنین استالاکتیت ها استنباط می شود. هنوز هم گفته می شود که ما در یک دوره "بین یخبندان" هستیم، اما در آن زمان تصور می شد که این یک دوره کوتاه زمین شناسی است که در شرف پایان است و همه ما را در سرما فرو می برد. سپس گرمایش جهانی به طور عمومی به عنوان یک موضوع شناخته شد. با این حال، اولین بار کشف سوراخ اوزون بود. همانطور که دکتر فیروز توضیح می دهد، این چیز خوبی نیست و بیشتر ناشی از استفاده انسان از گاز CFC در اقلام روزانه مانند یخچال است. وقتی خطرات مشخص شد، اقدامات سیاره‌ای انجام شد و حفره رشد نکرد، اگرچه هنوز وجود دارد و هنوز یک مشکل است، با این حال این آسیب در مقایسه با گرمایش جهانی ناشی از انسان ناچیز است.
اغلب گفته شده است که هیچ فاجعه زیست محیطی واحدی را نمی توان به GW مرتبط کرد. این دیگر مورد نیست و توسط نهاد علمی این مرکز ادعا نشده است. آتش‌سوزی‌های متعدد در این سال به تنهایی بسیار بیشتر از هر زمان دیگری بوده و به گفته آتش‌نشانان سخت‌کوش و رنج طولانی‌مدت، فراوان‌تر است. آن استدلال مرده است.
امروز شواهدی را در اینترنت و رادیو خبری بی‌بی‌سی پیدا کردم که نشان می‌دهد به «نقطه اوج» نزدیک شده‌ایم. این در مقاله ای که در زیر پیوند داده شده است به تفصیل آمده است. اساساً وقتی زمین در مکان‌هایی مانند آرتیک گرم‌تر از حد معمول می‌شود، منجمد دائمی آب می‌شود. این امر باعث آزاد شدن مقادیر زیادی گازهای گلخانه ای در جو می شود. این گرما را افزایش می دهد و باعث ذوب بیشتر - و در نتیجه گیگاوات بیشتر - می شود، نقطه عطفی که ما هیچ امیدی به توقف آن نداریم. چنین وضعیتی قبلاً در سوابق زمین شناسی دیده شده است، اما در طول هزاران سال، ما آن را در کمتر از صد سال انجام می دهیم. این هر عصر یخبندان را متوقف می کند. این اثرات GW توسط انسان بسیار بیشتر از موارد ذکر شده توسط دکتر فیروز است.
من دوست دارم که این درست نباشد، اما همه شواهد مدرن از این تحقق تاریک حمایت می کنند. با این حال، ما انسان‌ها باهوش و مدبر هستیم و در حال حاضر راه‌حل‌های متعددی داریم، اما چون دولت‌ها خیلی دیر آن را ترک کردند، تغییرات زیادی برای مدیریت خواهیم داشت.
پیوندهایی که ارائه خواهم کرد - و به آنها اضافه خواهم کرد، پایه واقعیت رو به رشد و در حال تغییر درک جدید ما را نشان خواهند داد. همانطور که قبلاً گفتم - ما آن را برای مدت طولانی ترک کردیم - اکنون باید عمل کنیم.
از این رو نکاتی که باید پوشش داد عبارتند از:
چگونه جوامع ما باید با شرایط آب و هوایی متحرک سازگار شوند - مهاجرت جمعیت از مناطق خشکسالی یا سیل - که باعث جنگ های آب و هوایی می شود.
رای متوقف کردن یا حداقل کاهش GW چه کاری می توانیم انجام دهیم؟
چگونه زندگی عادی ما باید تغییر کند تا با این شرایط سیاره ای جدید سازگار شود؟ - اشاره، ما واقعاً می توانیم خیلی خوب عمل کنیم - اما این یک داستان طولانی تر است.
Dr. Firouz is right to be deeply concerned by the climate and human reaction to any changes. There is a lot to be angry about. The social destruction of
unbridled capitalism that has served the west so well and given us the miracles of modern technology have come at a costThis cost is terrifying and people should not have to know about it. None of it is their/our fault, it is the side effect of short term thinking and one-upmanship, getting more than other people, coming out on top. This drive is natural but it is not the strongest drive in humanity. However, if other qualities in life are missing, an attempt can be made to make up for that emptiness by getting more stuff - constant consumption. This damage is mostly happening - hidden within the infrastructure that
has given us this wealth and bounty for the last 100 or more years. I say 100 as a rough time since the start of the industrial revolution.
I say again, it is not our fault - we as individuals, even as groups should not need to do anything to put things right. If our governments had listened to the
scientists in big business who said half a century ago that this way of living is unsustainable - and done something about it at the time, then the task would not be left to us to manage today. 'Us' here means, every living person.
scientists in big business who said half a century ago that this way of living is unsustainable - and done something about it at the time, then the task would not be left to us to manage today. 'Us' here means, every living person.
It is a hard truth to cope with but no amount of data on the natural climatic changes of Earth can or should hide the fact that the changes since the industrial revolution are so dramatic, so fast, so wide spread that today - at last - governments have no alternative but to accept the new (50 year old) reality.
The last two articles by Dr. Firouz which I have posted here are very interesting and from my understanding mostly accurate. I realise there have to be many simplifications and omissions made to discus such major topics. I noticed a few errors, for example, Earth was not hit by an Asteroid but by a planet almost the size of Mars, it is known, posthumously, as Thea. I shall add links to accurate descriptive videos - in English, sorry, as I find them. Please follow up the topics covered by Dr. Firouz as they all reward close attention. However, his conclusions are out of date and by todays standards inaccurate. They stimulated great experimentation and research and are now understood by the vast majority of scientists and also by industry and even governments to have minimal relevance to human exacerbated Global Warming.
When I first began to look at the changing climate environmentalists said an ice age was coming. This was deduced from tree rings, ice cores, sedimentary layers now solidified as rock and also stalactites. It is still said that we are in an 'Interglacial' period, but back then it was thought this would be a geologically brief period that was about to end and plunge us all in to the cold. Then Global Warming was publicly recognised as being an issue. First however came the discovery of the Ozone hole. As Dr Firouz describes, this is not a good thing and is caused mostly by human use of CFC gas in every day items such as refrigerators. When the dangers were established, planetary action was taken and the hole stopped growing, it's still there though and is still a problem, however that damage is slight compared with that from human caused Global Warming.
It has been often said that no single environmental disaster could be linked to GW. This is no longer the case and has not been claimed by the scientific establishment this centry. The multiple fires this year alone are vastly greater than ever before and more frequent as long suffering and hard working firefighters will tell you. That argument is dead.
Today I found evidence online and on BBC news radio that we are close to a 'tipping point'. This is detailed in an article linked bellow. Basically, when the
ground in places like the Artic gets warmer than normal, the permafrost melts. This releases tremendous quantities of greenhouse gasses in to the atmosphere. This increases the heat and causes more melting - and thus more GW - a tipping point that we have no hope of stopping. Such a situation has been seen before in geological records, but over thousands of years, we are doing it in under one hundred. That will stop any ice age. These human triggered GW effects are vastly greater than any mentioned by Dr Firouz
.
ground in places like the Artic gets warmer than normal, the permafrost melts. This releases tremendous quantities of greenhouse gasses in to the atmosphere. This increases the heat and causes more melting - and thus more GW - a tipping point that we have no hope of stopping. Such a situation has been seen before in geological records, but over thousands of years, we are doing it in under one hundred. That will stop any ice age. These human triggered GW effects are vastly greater than any mentioned by Dr Firouz
.
I would love this to not be true but all the modern evidence supports this dark realisation. However, we humans are clever and resourceful and already have multiple solutions, but because Governments left it so late, we will have a lot of changes to manage.
The links I shall provide - and add to, shall demonstrate the growing and changing fact base of our new understanding. As I have said before - we have left it for too long - now we must act
.
.
Points to cover are therefor:-
How shall our societies adjust to the moving climatic conditions - population migration from drought or flood areas - triggering Climate Wars.
What can we do to stop or at least mitigate GW?
How will our normal lives have to alter to fit in to these new planetary conditions? - hint, we can do very well indeed - but that is an even longer story
.
.
https://climate.nasa.gov/explore/ask-nasa-climate/2953/there-is-no-impending-mini-ice-age/#:~:text=During%20a%20grand%20minimum%2C%20solar,mid%2D19th%20century).