مرحله ای نوین در مبارزات رهائی بخش مردم فلسطین

palestine

آیا قرار داد مادرید، اسلو و کمپ دیوید و هزاران مذاکره و آوانس تا کنون توانسته شهرک سازی و طرح خاورمیانه بزرگ را متوقف و در اراده صهیونیست ها خللی ایجاد کند. رهبران مرتجع سعودی و اکثر کشور های دیگر عربی و حتی ترکیه و مصر بقاشان بدلیل وابستگی به نظام امپریالیستی به بقای اسرائیل گره خورده است. 
در پانزدهم می 1948 (روز نکبت) ملت مظلوم فلسطین با توطئه کشور های غربی و در راس آنها انگلیس و آمریکا کشورشان ربوده شد تا یکی از مرتجع ترین گروه های تاریخ سرمایه داری یعنی صهیونیست ها بتوانند یک کشور نژاد پرست جعلی تاسیس کنند. بسیاری از بنیان گزاران صهیونیسم بین الملل، بگفته محققان در کنار هیتلر در گشتار یهودیان مترقی در آلمان بویژه یهودیان کمونیست دست داشتند. ایجاد کشور جعلی اسرائیل در واقع یک پروژه سرمایه داری امپریالیستی بود برای کنترل اعراب و مسلمانان که روی دریای نفت زندگی میکردند.
مردم فلسطین در این هفتاد سه سال لحظه ای دست از مبارزه بر نداشتند و در این راه میلیونها شهید، زخمی و آواره بر جا گذاشتند. این مبارزات مملو از پیروزی ها و شکست ها بوده و از مراحل مختلف گذشته است. باید گفت بدلیل خیانت و سرسپردگی رهبران کشورهای عربی، رژیم وابسته پهلوی (ژاندارم منطقه و دوست صهیونیست ها) و بالاخره غالب بودن خط سازش در حبهه آزادیبخش فلسطین بویژه پس از فوت یاسر عرفات، شکست و سرخوردگی در این مبارزات جنبه غالب بوده است.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران بزرگترین واقعه تاریخی در خاورمیانه و جهان بود که تعادل قوا را در منطقه به نفع مردم فلسطین تعییر داد، زیرا دفاع از ملت مظوم فلسطین یکی از بنیان های فکری رهبر و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران بود.  جایگاه فلسطین در "خط ضد امپریالیستی امام" چنان عمیق بود که حتی نفوذی ها و غرب گرایان بورژوا لیبرال هم قادر نبودند آنرا زیر پا بگذازند و بظاهر هم که شده از فلسطین دفاع میکردند. نکته شگفت آور دیگر این است که اگر چه امپریالیست ها توانستند بدلایل مختلف انقلاب ایران را با چالش های بزرگ روبرو کنند، اما جانشین بنیانگذار جمهوری اسلامی نه تنها ذره ای در دفاع از ملت فلسطین تردید نکرد بلکه تحت رهبری ایشان نگرش بنیان گذار جمهوری اسلامی در دفاع سیاسی، عملی و نظزی از ملت فلسطین به سطحی عالی تر ارتقاء یافت.
فلسطین درمنظومه فکری بنیان گذار و رهبر انقلاب اسلامی مسئله مرکزی جهان اسلام بوده و تا آزادی قدس خواهد بود. این خط عنمیقا یک خط ضد امپریالیستی - ضد ارتجاعی است. آنها هیچگاه ذفاع خودشان را به گروه بخصوصی محدود نکردند بلکه همه مزدم ستم کشیده از جمله یهودیان فلسطینی را در منطقه مد نظر داشتند.
در منظومه فکری آنها روشن بود که بدون مقاومت، بدون قوی شدن، بدون وحدت همه مردم منطقه، بدون جلب پشتیبانی مردم جهان، نمی توان حق این ملت ستمدیده را گرفت.بنیان گزاری روز قدس که امروز به پشتیبانی انترناسیونالیستی از فلسظین تبدیل شده انعکاس این شیوه نگرش است.
آنها معتقد بودند که خط سازش در جنبش فلسطین قادر نیست راه به حایی ببرد. شاید بتوان گفت در این زمینه بین رهبران ملی منطقه، سازمان های "چپ" و حتی مارکسیستی منطقه دید کاملاً درست هیچگاه غالب نشد. کمی در این زمینه بیشتر مکث کنیم.
آیا قرار داد مادرید، اسلو و کمپ دیوید و هزاران مذاکره و آوانس تا کنون توانسته شهرک سازی و طرح خاورمیانه بزرگ را متوقف و در اراده صهیونیست ها خللی ایجاد کند. رهبران مرتجع سعودی و اکثر کشور های دیگر عربی و حتی ترکیه و مصر بقاشان بدلیل وابستگی به نظام امپریالیستی به بقای اسرائیل گره خورده است. تاسف بار تر اینکه نفوذ لابی صهیونیستی در حاکمیت آمریکا در حدی است که نه تنها کشور های اروپایی حتی کشور هایی بزرگی مثل روسیه و چین تا کنون مجبور بودند که در مناسبات خود با آمریکا فاکتور اسرائیل را در نظر بگیرند.
palestine-2_jpg
نکته قابل توجه دیگر اینکه بعد ار شکست اعراب در جنگ 1968، معروف به جنگ هفت روزه تمام نیرو های مترقی و طرفدار فلسطین خواهان بازگشت اسرائیل به مرز های سال 68 بوده و از ایده دو کشوز دفاع کرده اند. برای پیشبرد این امر چه در بین نیرو های مترقی و چه در سطح سازمان های بین المللی از جمله سازمان ملل تاکنون ده ها هزار جلسه و نشست تشکیل شده است. آیا شهرک سازی و طرح خاورمیانه بزرگ متوقف شده است. آیا بجز اینست که امروزه فلسظین به یک منطقه کرانه باختری وغزه به یک زندان تحت محاصره تبدیل شده است؟ امروز مردم فلسطین بیش از 90 درصد کشور خود را از دست داده اند. مردم فلسطین در چنبره مذاکره و گفتگوی بدون پشتوانه و رها کردن میدان برای اسرائیل و مرتجیعین عرب تنها به خاک و خون کشیده شدند. آنهایی که مثل اپورتونیست های نامه مردم تنها راه حل را مذاکره می بینند باید حواب دهند چرا تاکنون مذاکره جواب نداده و اوضاع این ملت ستمدیده هر روز بد تر و بدتر شده است.
واقعییت اینستکه طرح رهبری انقلاب اسلامی ایران مبنی بر بازگشت آوارگان فلسطینی، خروج نیرو های مهاجر جعلی و برگزاری رفراندوم بین همه فلسطینیان از ادیان مختلف تنها راه حل است. این راه بدون مبارزه، مقاومت و وحدت همه میارزین منطقه و گسترش "محور مفاومت" امکان پذیر نیست. سردار سلیمانی در عملی کردن این تئوری درست توانست توازن نیرو را در منطقه برای اولین بار بطور جدی به نفع فلسطین بهبود بخشد. سرداز دلها زندگی خود را در خدمت به این آرمان انسانی از دست داد و تمام جهان کلاه خود را باحترام او برداشت.
بررسی نبرد خونین مردم فلسطین بویژه غزه از ده می تا کنون تنها با توجه به حقایق بالا قابل بررسی است. باید توجه کرد که بهیود توازن نیرو به معنی این نیست که قدرت رژیم اشغالگر در ارتکاب به جنایات ضد بشری گاهش یافته است. تاکنون نزدیک به یکصد و سی فلسظینی، شامل پنجاه کودک جان باختند و بیش 1000 نفر زخمی شده اند. اما آنچه مهم است تاکنون بیش از 3000 موشک از جانب فلسطین تا عمق تل اویو پرتاب شده است. گنبد آهنین که فرار بود سامانه ای بمراتب دقیق نر از سامانه های دفاعی آمریکا باشد قادر به رهگیری این موشک ها نبودند. طبق آمار دستکاری شده تا کنون ده اسرائیلی کشته و بیش از 60 نفر زخمی شده اند. چهار میلیون اسرائیلی به زیر زمین های امن خزیده اند. آنهایی که در گذشته کودک کشی اسرائیل را در غزه فقط در تصاویر میدیدند امروز در سراسر اسرئیل خواب خوش ندارند. دستگاه قدرات سیاسی در اسرائیل بشدت دچار بحران شده است. آویگدور لیبرمن وزیر سابق جنگ اسرائیل با انتقاد شدید از عملکرد نتانیاهو بیان میدارد: "اگر وضعیت اسرائیل در برابر حماس اینگونه است، شرایط مقابل ایران و حزب الله چگونه خواهد بود. . . .  او (نتانیاهو) می‌خواهد چهره خود را در مقابل اسرائیلی‌ها بهبود بخشد و با ارتش بازی می‌کند و در نهایت حماس پیروز خواهد شد. آیا چنین اعترافی از جانب یک مقام نظامی صهیونیستی آغاز مرحله ای نوین در مبارزه رهائیبخش مردم فلسطین نیست؟
زنده باد محور مقاومت، جاودان باد خاطره سردار سلیمانی، پیروز باد خلق فلسطین
م. محمد
بیست و پنجم اردیبهشت 1400