پیوندهای اجتماعی

peikekhavarorg

مقالات پیک خاور

 رزمنده ای دلیر، فرماندهی ناموفق

رفیق خاوری رزمنده دلیری بود که تحت حضور فرماندهانی کم نظیر در تاریخ جنبش کمونیستی ایران که توانایی های حقیقی او را بدرستی شناسایی کرده بودند، بالنده  شد و تا سال ۶۱ یکی از کم حاشیه ترین، مطیع ترین و پرکارترین اعضای حزب طراز نوین طبقه کارگر ایران بود.

خبر درگذشت رفیق خاوری اگرچه با اطلاع از مشکلات جسمی و کهولت سن ایشان امری قابل پيش بينى بود ولی همواره فقدان رفقایی که زمانی بزرگترین خدمات را به حزب و آرمان پرولتاریا ارائه کردند تاسف آور است. ما فقدان رفيق خاوری را به رفقای  صدیق حزب و رزمندگان مارکسیست  لنینیست تسلیت میگوییم.

رفیق خاوری در زمان تاسیس حزب توده ایران یک جوان هیجده ساله بود که تمایلاتش به جنبش کمونیستی و حزب از همان زمان آغاز شد. زندگی طولانی ر. خاوری بخش جدائى ناپذیری از دو دوره مهم از زندگی مبارزاتی حزب توده ایران است. ما تلاش میکنیم با اشاره ای اجمالی به این دو دوره، جایگاه تاریخی ر. خاوری را بگونه ای ترسيم کنیم که نیازمند پاسخ از جانب رفیقی که دیگر در میان ما نیست، نباشد.

دوره اول از زمان تاسیس حزب آغاز و تا اواخر سال 1361 ادامه یافت، دورانى پر فراز و نشیب بود. علی رغم کوشش شبانه روزی ارتجاع و امپریالیسم برای جدا نگه داشتن حزب از توده ها، حزب در پیوند با طبقه کارگر و ديگر زحمتکشان به درختی تنومند وبزرگترین حزب سیاسی در ایران و خاورمیانه تبدیل شد.

در جبهه جهانی، پیروزی خلق های جهان و اتحاد جماهیر شوروی تحت رهبری ر. استالین علیه فاشیسم اعتبار جهانی سوسیالیسم را در بین زحمتکشان جهان از جمله مردم ایران گسترش داد. آمریکا بدلیل دوری از اروپا و آسیا نه تنها آسیبی از جنگ ندید بلکه از آن بهره مند گردید و سرمایه داری در آمریکا وارد رونق بی سابقه ای شد.

با صعود امپریالیسم آمریکا به سرکرده بلامنازع نظام سرمایه داری و ارتجاع بین المللی، توازن نیرو دچار تحولی شگرف گردید. در آمریکا هجوم جهانی به پرولتاریا با ظهور مک کارتیسم نه تنها کمونیست ها و سوسیالیست های آمریکایی را به خاک و خون کشید بلکه یورش در تمام کشور های جهان علیه کمونیست ها و حنبش های استقلال طلبانه آغاز گردید. کودتاى ٢٨ مرداد نخستين تهاجم در عرصه جهانی بود که با کودتا پس از کودتا در سراسر دنیا ادامه یافت. 

تجربه جنبش کمونیستی نشان داده که وقتی توازن نیرو بشدت به نفع بورژوازی تغییر میکند، رویزیونیسم و اپورتونیسم چپ و راست در جنبش کارگری رشد میکند. 

کودتای خونین ٢٨مرداد با عث مهاجرت بخشی از رهبری حزب به خارج کشور و از دست دادن رهبران و کادر های نظامی از جمله خسرو روزبه و دیگر افسران توده ای شد. از طرف دیگر بروز رویزیونیسم به تفرقه و پراکندگی در جنبش جهانی کمونیستی دامن زد و در ایران با جدا شدن بسیاری از اعضای جوان و تعدادی از رهبران مجرب شرایط را برای حزب توده ایران بسیار دشوار كرد. با این وجود حزب توده ایران در این دوره توانست از بحران خارج شود و نقش ارزشمندی در پیروزی و تعمیق انقلاب اسلامی - ضد امپریالیستی ایران بازی کند.

تمام جریان های فکری عقیدتی، گروه ها و احزاب  سیاسی فعال ایرانى در مبارزات خونبار علیه رژیم شاه، نه تنها با حزب توده ایران، بلكه با نام رفیق خاوری  اشنا هستند. شجاعت، دلیری وى در مبارزه، مقاومت و توان بالای سازماندهی تشکیلاتی ر خاوری ميان آنها زبانزد است. بازگشت ر. خاوری با رهنمود رهبری حزب یه ایران و دستگیری او بهمراه رفیق حکمت جو و دفاعیات درخشان او در دادگاه فرمایشی شاه در کنار دفاعیات خسرو روزبه و خسرو گلسرخی ورق درخشانی در تاریخ مبارزات مردم ماست.

رفیق خاوری رزمنده دلیری بود که تحت حضور فرماندهانی کم نظیر در تاریخ جنبش کمونیستی ایران که توانایی های حقیقی او را بدرستی شناسایی کرده بودند، بالنده  شد و تا سال ۶۱ یکی از کم حاشیه ترین، مطیع ترین و پرکارترین اعضای حزب طراز نوین طبقه کارگر ایران بود.

مرحله دوم مورد نظر ما از نظر تاریخی شباهت بی نظیری با مرجله اول دارد. بار دیگر یورش جهانی عليه نيروهاى مترقى به رهبری ریگان و تاچر به دستاورد هاى خلق های جهان و کشور های سوسیالیستی شدت یافت. در ایران ترور اکثر مسلمانان پیرو "خط امام" و یورش به حزب توده ایران بخشی از این تهاجم جهانی بود. رویزیونیست ها و بورژوا لیبرال ها در ایران و همچنين اتحاد جماهیر شوروی و چین در هماهنگی با امپریالیسم و نفوذی ها این بار نیز صدمات بزرگی به جنبش گارگری جهانی زدند. 

 در این مرحله نیز یورش خونین به حزب و دیگر نیرو های چپ به بحران نظری و ایدئولوزیک و به بی اعتمادی نسبت به رهبران سابق حزب دامن زد و باعث صعود بورژوا لیبرال ها در رهبری حزب شد. از طرف دیگر با ظهور جريان گورباچف، بحران ایدئولوزیک سراسر جنبش کمونیستی جهانی را فرا گرفت و تفرقه و انشعاب باردیگر شدت گرفت و موضع بورژوا لیبرالیستى را در رهبری حزب تقویت کرد.  

وضعیت اسف بار کنونی در درجه اول بدلیل ضربه خوردن حزب توده ایران از ارتجاع نفوذی و وابسته به امپریالیسم نبود بلکه  بدلیل حضور و نفوذ رویزیونیست ها در رهبری و طرد مارکسیست لنینیست ها از صفوف رهبری حزب بوده است. ر. خاوری در این دوره، در مقام فرماندهی نتوانست حزب را آنطور كه بايد هدایت کند و به این ترتیب گذشته پر افتخار او دستخوش تغییرات شد.

 متاسفانه اعتبار ر. خاوری در خدمت اپورتونیست ها قرار گرفت. اپورتونیست ها با اتکا بر سوابق درخشان او راهی را پیمودند که بر ضد اهداف حزب و اصول پایه ای  مارکسیسم  لنینیسم بوده و امروز از این سوابق درخشان نشانی باقی نگذاشتند و حزب توده ایران زیر رهبری آنها اساساً در جهت اهداف امپریالیسم قرار گرفته است.  

وجود حزب برای رفیق خاوری آنچنان مهم و ارزشمند بود که هم ایدئولوژی مارکسیسم لنینیسم، هم منافع طبقه کارگر و محرومین کشورش و هم سوابق درخشان  خود را فدای بقای تشکیلاتی کرد که امروز تا گلو در لجنزار اپورتونیسم و در هماهنگی کامل با توطئه های امپریالیسم جهانی تعریف میشود. این فرایند نیز مانند دیگر بلایای جنبش کمونیستی منحصر به ر خاوری نیست و تاریخ جنبش جهانی طبقه کارگر از این نمونه ها بسیار دارد که نیازی به آوردن نامشان نیست.

پیک خاور

فروردین 1400